عشششششششششششششششششششششقم
الهی مامان قوبونت بره سرما خوردی و یکم تب داری ما هم بردیمت دکتر و دارو میدم بهت تا حالت بهتر شه. دیشب حالت زیاد خوب نبود همچین سست شده بودی بابایی رفت بیرون تا نون بخره موقع اومدن. دیدم یه چیزی پشتش قایم کرده.
بابایی: سویل جونم اگه گفتی بابا برات چی خریده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سویل:از بیحالی
بابایی:اگه گفتی سویل؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سویل:
بابایی یه سنتور اسباب بازی برا سویل گرفته بود. وای که سویل با دیدنش چقد خوشحال شد کاملا از جاش بلند شدو با خوشحالی ساز میزد الهی مامان دورت بگرده.
سویل جونم بابا و مامان طاقت دیدن بی حالی تو ندارن الهی که دیگه هیچوقت مریض نشی.
عاشق کارتون باربی و 12رقصنده شدی. هر روز حداقل2 بار نیگاش میکنی
وهمچنین دختر توت فرنگی و شنل قرمزی. و راپنزل .بعضی وقتها هم کایو
الان دیگه تا من میگم خسته شدم می گی مامان برم ظرفا رو بشورم؟
شیطونک من الهی مامان فدات شه که عاشق کمک کردنی
عاش نماز خوندنی گلم. وضو گرفتنو یاد گرفتی تا صدای اذان میشنوی زودی میری وضو میگیریو دنبال چادر نماز و مهر و تسبیح.
تازگیا.میای میپرسی مامان اخه مامان جون چرا رفته تو اسمون رفته که ستاره شه؟
عاشق رقصیدنی این روزها هم که ما عزاداریم نمیتونیم تو خونه اهنگ باز کنیم . وقتی بابایی میره بیرون میای میگی:مامان زود باش اهنگ باز کن من برقصم بابایی رفت
دیروز داشتی تو ماشین اسم امام هارو می خوندی به شعر که بعدشم صلوات فرستادی و عمه برات جایزه داد. نقدی بود که بهت گفت برو باهاش بادوم زمینی و تخم افتابگردون بخر و بخور. تو هم تن تن میگفتی بابا زود باش برو تو سوپر من می خوام خرید کنم. بابایی یکم دیر نگه داشت بعد بهش گفتی:بابایی چرا لفتش میدی اخه؟؟
بابایی و من و عمه
تازگیا عاشق اب پرتقال شدی و اب لیمو که بابایی برات درست میکنه و تو نوش جان میکنی گلم.
کله ملق رفتنو یاد گرفتی وقتی می خوای بری همه باید نیگات کنن وگرنه
بعضی وقتا می گی مامان من دیگه حوصلم سر رفته میگم کجا بریم؟ میگی بیار حالا یه چیزی بخوریم.
میگم چی می گی؟شکلاتبعد منم میگیرمت و بوسه بارونت میکنم
عاشق نقاشی کشیدنی گلم. اولم یه خونه میکشی به اندازه صفحه ی دفتر نقاشی الهی قوربونت برم
بعضی وقتا میای میگی مامان ساعت چنده؟؟من ساعت و میگم بعد میگی دیره دیگه نه؟
سویل ترو خدا انقد زود زود بزرگ نشو لطفا