یه جمعه و یه گردش یه روزه به ارومیه و مهاباد و...
سلام عسلم.
دیروز با دوستای بابایی رفتیم به یه تور یک روزه خیلی بهمون خوش گذشت.جای همه خالی بود.
برات از بازارش یه جفت دمپایی خوشگل خریدم عزیزم دوستمون هم واسه دختر نازش الناز جون خرید از همونا. یکمی هم خرید جزعی داشتیم. در کل بهمون خوش گذشت. تو پارکش یه حوضی داشت که تو عاشقش شدی ولی من دوست نداشتم تو هم بری توش اخه..ولی بابایی بردت کنار حوض و فقط پاهاتو خیس کردی. خلاصه هیچی دیگه شب هم ساعت1 ونیم رسیدیم خونه. الهی همه و همه به این گردشا تن تن برن اخه ادم به کلی روحیش اپدیت میشه میگی نه؟؟؟ خوب امتحانش کن.