سویلسویل، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره
علیسانعلیسان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

سویل و داداش علیسان

من و دخملی

1392/5/30 23:04
نویسنده : (مامان سویل)
532 بازدید
اشتراک گذاری

قلبسلااااااااااااام سلااااااااااااااامقلب

سلام به هستیه مامان  سلام به دوستای گلم که به فکرمونن و بهمون سر میزنن. دوستون داریمممممممم.بغل

نمیدونم چرا حس نوشتم سرد شده اصلا نمیتونم بنویسم. آخاینروزا کمی بی حوصلم ولی سعی میکنم به روی خودم نیارمو با سویل وباباش منتقل نکنم.

جمعه عزیز جون واست لحاف تشک پرنسسی دوخت دستش درد نکنه خیلی وقت بود که تو تخت خودت نمی خوابیدی و می گفتی من شکلک های رختخوابمو دوست ندارم انگری بودن صورتی.

سویل : مامان من نمی خوابم انگری برت پسرونست من نمی خوامقهر

من: حالا امروزو بخواب به عزیز میگم بیاد برات باربی بدوزه

سویل: نه مامان من نم خوابم

من:سویل عزیزم رنگش صورتیه مال دختراست این پارچه.

سویل : نههههه نمیشهاز خود راضی

الان دیگه3روزه این مشکلمون برطرف شده خدا رو شکرخیال باطلامیدوارم دیگه بهونه ای واسه خوابیدن نداشته باشی خیال باطل.

بعد از اینکه جمعه عصر عزیز اینا رفتن شرع کردی به گریه ولی بابایی تا برات کارتون توت فرنگی رو باز کرد خوابیدی و تماشا کنی چند لحضه بعد دیدم خوابیدی. بعد دختر عمو رویا ی بنده تل کرد که ما داریم میریم پارک شما هم بیایین. ولی چون شما خواب بودی من قبول نکردم. ولی بعد نیم ساعت بیدار شدی و بابایی گفت بریم ما هم یه گشتی بزنیم .خلاصه رفتیم وساعت12بود که داشتیم میومدیم خونه بابایی مارو به ساندویچ دعوت کرد.

ما هم قبول کردیم .سویل زیاد غذای فست فود دوست نداره ولی اونروز خیلی قشنگ کامل ساندیچشو خورده بود

تا یه اپ دیگه بای بایبای بایبای بای


  پی نوشت: عزیزم سلام امروز3شنبه هستش دیروز واسه نهار مهمون بودیم خونه ی دختر عمه لیلا اینا خیلی بهمون خوش گذشت دستش درد نکنه غذای مورد علاقه ی منو گذاشته بودن خوشمزه

واسه شام هم مامان جون و عمه اینا اومدن خونمون بعد شام بابا جونو دایی جون اومدن خونمون تا ماشین جدیدشونو ببینیم. با بابایی سوار شدیم یه دوری زدیم بابایی همچین سرعت میرفت که من میترسیدماسترس

بابایی و دایی جون بردن مامان جون اینا رو برسونن خونشون بابا جونم اومد خونه تو هم خواب بودیخمیازه

بابا جونم هی می خواست بیدارت کنه منم نمیذاشتم اخه اگه بیدار میشدیکلافه

کسی جرات نداره وقتی خوابی بیدارت کنه نمیدونم چرااسترسوقت تمامنگران

امروزم که تا صبحونه خوردی رفتی حیاط با بچه ها بازی کنی. منم از اینکه قاطی بچه ها میشیو بازی میکنی خیلی خوشحالماز خود راضیدخترم کم کم داره مستقل میشههوراهورا

احتما لا عصری بریم خونه ی مامان جون اینا. البته مطمعن نیستم شاید بریمچشمک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (23)

مامان پینار
28 مرداد 92 12:54
امان از دست این نخوابیدن بچه ها . چه خوب که شما مشکلتون حل شده.
انشالله همیشه خوش باشید.


میبینی خاله؟؟؟؟؟ ولی خدارو شکر چند روزه که حل شده.
پینار جونمو ببوس عزیزم بوس بوس
مرسی گلم
مامان آيسو وآيسا
28 مرداد 92 20:26
عزيزم وب خوشگلي داري
دخملتون خيلي نازززززه با اجازتون لينكتون كردم ممنون ميشم لينكمون كنيدwww.aysuaysa.niniweblog.comراستي شما كدوم شهرين..
يه بار تو وبمون نظر گذاشته بودين همشهريييييم


ممنونم خانومی.
منم با افتخار لینکتون کردم.
ما تبریز هستیم.شما؟
بوسسسسسسسسسسسسسسسسسس واسه دخترای نانازی
مامان آیسل
28 مرداد 92 22:10
مبارکت باشه عزیزم خوابای خوب ببینی قندعسل
مامان ریحان
29 مرداد 92 0:58
سلام
لحاف تشکت مبارک دست عزیز جونم درد نکنه



ملسی جونممممممممممم
مامان سويل و اراز
29 مرداد 92 2:41
سلام به به لحاف تشك نو مبارك سويل جون افرين به تو كه غذاي فست فود دوست نداري درست بر عكس سويل من كاشكه دخمل من هم فست فود دوست نداشت ولش كني صبحونه هم پيتزا ميخوره


علیک سلام شهره جان. مرسی گلم. اره خاله سویل دوست نداره ولی من میمیرم واسه پیتزا.
الهی من قوربونش برم.هیچی نمیشه مامانی بده بخوره عروسک
مامان ریحانه ناز
30 مرداد 92 2:21
سلام به سویل خانم و مامان گلش؛خوبین؟چه خوبه بچه ها روز به روز بزرگ میشن ولی من دلم برای روزهای گذشته تنگ میشه؛سویل جان و ببوس


سلام عزیزم.منم همینطور همیشه میگم کاش سویل هنوز نوزاد بود
مامان ریحانه ناز
30 مرداد 92 2:23
سلام؛خوبین؛امیدوارم همیشه به مهمونی باشین؛سویل جان و ببوس


علیک سلام عزیزم باه ما خوبیم شما چطورین؟/؟؟ممنونم عزیزم بوس واسه ریحان نانازی موووووووووووووووووچ
مامان ریحانه ناز
30 مرداد 92 2:25
این آدرس وب درسته قبلی اشتباهست؛چون شبها با گوشی نظر میدم اشتباه میشه


اره گلم اولی مسدود شده.این ادرس درسته
مامان آيسو وآيسا
30 مرداد 92 12:49
ما ماكو هستيم تقريبا نزديكيم
ببوس گل دخترتو


چه خوببببببببببب. پس نزدیکیم.مرسی عزیزم
قطره
30 مرداد 92 14:51
بهتر که فست فوت دوست نداره...
برو خدا رو شکر کن...
والا بوخودا..
معلوم نیست چی میپزن میدن دست مشتری.... من که تا مجبور نشم لب نمیزنم


افرین به این اعتماد به نفس قوی مااااااااشاااااالله
قطره
30 مرداد 92 14:52
میگم شما نمیخواین بیاین مشهد...؟
بیا دیگه...
ی قرار هم بزاریم منم از اینور بیام همو ببینیم


نمیدونم چرا امام رضا مارو نمی خواد ولی اگه
بخواد میاییم.
اگه یه زحمتی ب+کشی سفارش مارا هم بکنی ممنون میشم عزیزم
مامان هدیه
30 مرداد 92 17:56
لهاف تشک تازه مبارکه
دست عزیزجونم درد نکنه که واسه پرنسسمون زحمت کشیدن
مامانی هر چه دل تنگت میخواهد بگو برات کنم تا حوصلت سره جاش بیاد


مرسی عزیزم.خیلی ممنونم که تشریف اوردین.
حتما عزیزم یه روز برات همشو میگم
مامان بنیتا
31 مرداد 92 2:57
مامانی خب انگردی برد دوست نداره بچمون چرا زور می گیییییخوشگلم رختخواب نو مبارک ایشالا توش لالاهای راحت بکنی




بوخودا زور نمیگم . اونوقتی که خریدم به در خواست خودش بود ولی نمیدونم چرا به این زودی یادش رفت.
ملسی خاله جونی

قطره
31 مرداد 92 7:03
شوما خودت سفارش شده ای نیاز ب سفارش ما نداری....
فقط کافیه اراده کنی.......


مرسی عزیزم امیدوارم اینطور باشه
خدا قسمت کنه ما هم همت میکنیییم انشالله.....
SaYa
31 مرداد 92 10:47
سلام عزیزدلم خوبی؟مرسی که بهم سر زدی
ایشالله همیشه به شادی و دور هم بودن باشه
لحاف تشک جدید مبارک باشه عزیزم و به شادی و سلامتی استفادش کنی
عزیزم امیدوارم که روحیه خوب خودتو دوباره بدست بیاری این دوره واسه همه پیش میاد و با گذشت زمان همه چیز به حالت قبل برمیگرده ایشالله


علیک سلام خانومی مرسی.
ممنونم.
امیدوارم عزیزم. دوستتون داریم
مرجان مامان آران
1 شهریور 92 14:43
اخییییییی عزیزمم خوی دلششش باربی میخواد بچهههههههههه

خوش باشید همیشخ عزیز دلممممممممم




سلام مرجان جون اره دیگه صبر کن اران جونم بزرگ بشه اونم از این جور برنا مه ها داره دیگه
مرسیییییییییییییییییییییییییییی

مامان ارمیا و ایلمان
2 شهریور 92 8:28
الهی. ای دختر شیطون خوب بهانه ای واسه نخوابیدن جور کرده بودیا.



میبینی خاله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ناهید
3 شهریور 92 13:58
سلام خوبین عکس جدید از سویل بزار مامانی


حتما ناهید جون
مامان آرال
3 شهریور 92 23:13
سلام مبارک لحاف تشک جدید یگه دخترمون مثل پرنسس هاست پس دوست داره لحاف تشکش پرنسسی باشه


علیک سلام خانوم.بله دیگه.اختیار دارین خاله جونی مرسی ارال جونمو محکمممممممممم ببوس.موووووووووووووووووووچ
فروشگاه لوازم جشن تولد نادین
4 شهریور 92 9:21
حضور شما دوست عزیز را در فروشگاه لوازم جشن تولد نادین ارج می نهیم.
Mamani ye Zahra
4 شهریور 92 9:47
Sevil joonam mobaraket bashand . Omidvaram khabhaye khosh bebini Ma ke hamchenan ba khab e zahra moshkelat darim
ریحانه
4 شهریور 92 11:38
سلام داداشم سالمه!!! لطفا جوابمو بده
فاطمه مامان الينا گلينا
6 شهریور 92 8:53
اي جونم ديگه تا دوازده شب بيدار مونده خوب گشنش مي شه ديگهههههههههههههههه!