یه پست کامل

سلام به نفس مامان

عمر مامان.

عشق مامان

همه چیه ی مامان که بی تو دنیا براش جهنمه.

سویل جونم. ببخش که دیر به دیر اپ میشم اخه این روزا ماه رمضون یا مهمونیم یا اینکه خودمون مهمون داریم به خاطر همین زود زود نمیتونم بیام20تیر که دومین روز رمضان بود خونه ی عزیز جون مهمون بودیم.کهفرداش هم جمعه بود خونه ی مامان جون مهمون بودیم23تیر مامان جون اومده بود خونمون27تیر مامانم اینا اومدن خونمون که دختر عمو رویا هم اومد اخه شوهرش مهمون بود ما هم دعوتش کردیم تا تنها نباشه تو خونه .و28 مرداد خاله نجیبه به خاک رفت . خدا رحمتش کنه29 خونه ی رن عمو فاطمه مهمون بودیم3مرداد اولین 5شنبه خاله نجیبه بود و خونشون مهمون بودیم4 مرداد هم خونه ی مامانم اینا بودیم که بعد افطار رفتیم پارک..7مرداد دختر عمو رویا اینا اومده بودن خونمون8مرداد مهمون بودیم خونه ی عمه سهیلا که بعد افطار رفتیم یه فروشگاه که شما هم با سلیقه ی خودت یه جفت کفش خرید کردی که عکساشو برات میذارم9مرداددایی مهران خونمون بود.10 مرداد خونه ی زن عمو فریده بنده مهمون بودیم.11مرداد مامان جون زنگ زد گفت بریم خونشون که مهمون دارن.امروز م که12مرداد جایی مهمون نیستیم.ولی13 مرداد  هم عمو و زن عموهام خونه ی مامانم ایناهستن که ما هم اونجا هستیم.

هورااااااااااااااا

و زندگی همچنان ادامه دارد...................

یه کمی هم از سویل بگم:

دیروز داشتم براش شنگول منگولو تعریف میکردم که وقتی به قسمت اقا گرگه رسیدیم که می خواست شنگول منگولو بخوره.

سویل : مامان دیگه بعد این من تنهایی نمیشینم خونه هاااااا

من: چرا؟؟؟؟؟

سویل: اخه اونموقع اا گرگه میاد منو می خوره مامانی

من : نه عزیزم اون نمیتونه بیاد خونمون

سویل: مامان خونه ی ما اپارتمانه به خاطر همین؟؟؟؟؟؟

من:

دیروز بالخره من به یکی از دعا هام رسیدم. وقتی از خونه ی مامان جون اومدیم.

سویل گفت: مامان من خسته ام بیایین بریم بخوابیم

من و حمید: خدا از دهنت بشنوه بچه بالخره تو هم احساس خستگی کردی .

خدا یااااااااااااااااااااا شکرت

عامل اصلیش هم این بود که ظهر نخوابیده بود

بعد این نمی خوابونمت تا شب با پای خودت بری تو رخت خواب

عزیزم عاشق انگشتری. مدال و..اینجور چیز میزا. عمرا نمیزاری موهاتو خرگوشی ببندم فقطو فقط یدونه.

عاشق بستنیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی به خودم رفتی نفسیییییییییییییییییی

سوره کوثر هم داری یاد میگیری . دوست داری با هم نقاشی کار کنیم عزیزم. یاسرود

سرود زنبور طلا رو حفظ شدی

ای زنبور طلایی

نیش میزنی بلایی

پاشو پاشو بهاره

گل وا شده دوباره

زمستونا خوابیدی

خواب بهارو دیدی

کندوداری تو صحرا

سر میزنی به هر جا

بشین به رو ی گلها

شادی ز بوی انها

تو صحرا و درو دشت

گل خوشبو روییده

پاشو پاشو بهاره

عسل بساز دوباره.

و سرود:

الا کلنگ و تیشه

بچه که بد نمیشه

کوچولوی مهد کودک

که بی ادب نمیشه

چقد قشنگه والا

سالم باشه ایشالله

اگر که خوب باشه

همگی بگیم ماشالله.

الانم در حال تمرین سرود چراغ راهنمایی:

دویدمو دویدم

سر چارراه رسیدم

3تا چراغ و دیدم.

...

.........

سویل جونم همین الان سال و ماه و روز  سن داره.

اب بازی تو حیات عزیز اینا

بقیه تو ادامه مطلب

شبی که با اجبار با شال خوابیدی تا صبح

اینم دخمل جدید همسایه که بودنش باعث شده سویل هوس نی نی کنه

اومده خونمون اسما جوجو

اینم گلدونه جدید من گل فلفل

بفرمایید شکلات لطفا

تقدیم به شما