بازم مهمونی وشیطون خانوم
سلام نفسممممممممممممممم
عزیزدلم خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟عشقم خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟
دیروز مهمون بودیمو تو نمیدونستی از سر شوق چیکار کنی.هی این لباس و اون لباس میکردی که مامانی پس من چی بپوشم؟؟؟؟؟!!!!!!
الهی که من قوربونت برم که انقدر خانومیییییییییییی.
اخرسر هم ازم خواستی تا موهاتو درست کنم . همه موهاتو ویو کردمو به قول خودت ببعی شدی.
ولی بابایی خیلی دیر اومد و ما هنوز ساعت9بود که خونه بودیم. ولی خداروشکر زیاد دیر نکردیم. یعنی هنوز سفره ها پهن نشده بودنچه کنم این خنده ماله..........چه میشود کرد؟؟؟؟وقتی............
بالخره.هیچی دیگه برامون خیلی خوش گذشت .اخه مادر بزرگم هم اونجا بود و عمه ودختر عمو وزنعمو. خونه ی زن عمو ناهید مهمون بودیم. واقعا هم دستش درد نکنه خیلی زحمت کشیده بود.
بگم از دخترکم:
عزیزم تو ماه را دوست داری ...........
ومن ماههاست که تورا.......!!!!!!!!!
هر شب سراغ ماه رو میگیری و تا پیداش میکنی چشم ازش برنمیداری .....
منم همچنان نگات میکنم.........
عزیزکم...........
ازم می خوای منم به ماه نیگاه کنم. وقتی میبینی دارم بهت نیگاه میکنم .عصبانی میشی.....
میگی: منو نمیگم که ماه و میگم
منم هر بار بعد این حرفت میگیرم بغلمت و میچلونمت وایییییی که چقدر قشنگ میخندیو میگی نکن مامام نکن مامان.
ودر اخر بای بای کنون میاییم خونه.
خیلی حال میده تو بالکن خونمون باهم میشینیمو ستاره هارو میشموریم هر کدوم پر رنگتره تو واسه خودت کنار میذاریو بهم میگی:
این ماله منه دیگه مامانی مگه نه؟؟؟؟؟؟فرقی نداره تو هم یکی واسه خودت پیدا کن.
الهی که من قوربونه این شیرین حرف زدنت سویلمممممممممممممممممممم.
خلاصه که عاشق ماه وستاره ای شبا تا نبینیشون نمی خوابی
:بهم میگی:مامانی نیگاه کن هنوز ستاره ها بیرون نیومدن که ما بخوابیم. وای از اون روز که هوا ابری باشه
سویل جونم بابایی ازم میپرسه سویل چند تا دوست داره. میگم چطور؟؟ میگه اخه من هر بار ازش پرسیدم گفته 3تا
از انجایی که من سرمایی هستم و شما باباو دختر گرمایی.چند روز پیش داشتم دنباله کنترل کلر میگشتم تا خاموشش کنم اخه من زیاد سردم میشه تا گرمم.کنترلو پیدا نکردم. همینجوری داشتم نا امید تو خونه میگشتم.بعد که خواستم یه دستمل کشوندنی رومیز ها بکشم احساس کردم وسط رومیزی یکم پفی داره. دستموکه گذاشتم روش وااااااااااااااااای چی دیدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بله............!!!!!!!!!
سویل کنترل بود که قایمش کرده بود تا من زود زود کلرو خاموش نکنم .اخه خانومی گرمش میشه منم سردم.
بعدش که هی یادم میومد
بله دیگه اینم از برنامه های دخترک شیطونه ما که الان فقط10درصدشون یادم بود .امروزم احتمالابریم پارک با همسایه هامون.شام میبریم هورااااااااااااااااااااا
تا الان سویل:3سال و6 ماه و11روز و0
عروسکم عاشقونه دوست دارم